رهامرهام، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

صاحب زیباترین چشمهای دنیا

عکسهای تولد رهام مهربونم

بالاخره تولد رهام عزیزمون با تاخیر 25 خرداد با تعداد 30 نفر مهمون به زیبایی برگزار شد . از همه دوستام ممنونم میشه گفت یه تولد و جشن شاد بود که کلی به همه انرژی داد .   وقتی آهنگ میخوند بیا بنشین کنار شمعها قدر امشب رو بدونیم ... من و همسرم و خواهرم که داشت برای رهام رقص چاقو انجام میداد حسابی بغض کردیم . خیلی لحظه قشنگی بود . هیچ وقت فکر نمیکردم اینقدر تولد یک نفر برام آرامش بخش باشه .بهترین لحظات عمرم بود انگار تو آسمونها بودم             میز تنقلات و خوراکیها : پاپ کورن کره ای, چیپس, پفک, کافی میکس در انواع طعمها, تی بگ هل دار, بیسکویت, کاکائو, پاستیل, دراژه, برگه آلو و ...
30 خرداد 1391

ادامه اولین ها ... پسر قشنگم قدم گذاشتنت و راه رفتنت مبارک

11 اردیبهشت 1391 .... رهام عزیزم اولین بار بدون هیچ کمکی راه رفت اون هم  5 قدم  . خیلی زیبا بود . من و بابا رضا و مامان عسل از خوشحالی جیغ کشیدیم و تو کوچولو مونده بودی موضوع چیه اما به خاطر اینکه از قافله عقب نمونی خودت هم دست میزدی به افتخار خودت .    از اون روز به بعد راه میری تا امروز که 20 اردیبهشته به 11 قدم رسیده . فدای پاهای خوشگل و کوچولوت برم مامانییییییییی تو بدونی که چقدر عاشقتم و دوستت دارم . وقتی میخوابی میشینم کنارتو و پاهای کوچیکتو میبوسم و میمالم تا خستگی شیطونیهات از تنت در بره . *اولین بعدی مترو رفتنت بود . روز 12 اردیبهشت من مهندس رو به مناسبت روز کارگر تعطیل کردن و ساعت 10 ...
20 ارديبهشت 1391

عید و دندون بالای جیگر خوشگلم

سلام عزیزم تو این مدت اینقدر شیرین شدی که نگو بلاااااااااااااااا شدیا واسه خودت میخوام برات تعریف کنم تا بعدا بدونی چه خبر بوده فضول مامان . سال تحویل 1391 چمستان بودیم . ویلای بابایی . با مامان شیرینت رفتیم روز قبل بازار و هفت سین رو تکمیل کردیم . سال تحویل توی هوای آزاد و آفتاب قشنگ و باد خنک ومیز رو توی بالکن چیدیم و اونجا سال تحویل شد . ضبط ماشین رو که روشن کردم یه آهنگ قری مخصوص عید بود که ماشالله 2 بار از اول تا آخر آهنگ رقصیدی و به نفس نفس افتادی ... کلی همه خندیدن از دستت . بعد هم سورپرایزمون کردی و چند دقیقه خودت ایستادی بدون اینکه از کسی کمک بگیری . ضمنا یه شیرین کاری دیگه هم داشتی . بابایی رفته بود بالای نردبون یهو دی...
5 ارديبهشت 1391

مرواریدهای رهام کوچولو

سلام و صد سلام بالاخره این رهام کوچولوی ما دندون درآورد . هوررررررررررررررررررراااااااااااااا روز ٢٠ اسفند مرواریدهای سفید کوچولوش بیرون اومدن .یعنی 9 ماه و 10 روز داشتی گلم . مامانیییییییییییییی قربونت برم با اینکه من بی دندونیت رو بیشتر دوست دارم اما مبارکه فرشته کوچیکم دوستت دارم مهربون .  
21 اسفند 1390

اولین های رهام

  افتادن ناف .... روز پنجم تولد   ختنه .... روز چهل و دوم اولین سفر .... یک ماهگی ..... شمال - چمستان - ویلای بابائی دومین سفر . ... دو ماهگی ..... شمال - چمستان - ویلای بابائی و بعد از دو ماهگی تقریبا هر هفته شمال بود .   اولین باری که پاش به آب دریا خورد سه ماهگی بود که با بابا رضاهاش و عمه و خاله چمستان بود و خاله نیلو بردتش لب دریا .   اولین باران .... روز تولدش یعنی 9 خرداد   اولین برف .... رو ز تولد مادرش یعنی 10 آبان اولین سرماخوردگی .... چهار ماهگی با واکسن چهار ماهگی دومین سرما خورد...
2 اسفند 1390

معنای اسم رهام

رهام از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد   پرش به: ناوبری , جستجو رُهام ، /rohām، rohhām/، از پهلوانان ایرانی شاهنامه فردوسی پسر گودرز * [۱] و نوه کشواد زرین کلاه و همچنین پدر فرهاد بود او از شجاعان گیتی بود و در زمان کیخسرو جنگهای مردانه نمود وی در جنگهایی که با تورنیان و خاقان چین و جنگهای که به خونخواهی سیاوش به فرماندهی گودرز پدر خود و یا رستم شرکت میکرد. در فارسی و شاهنامه با نام رُهام و در زبان اوستایی رئوهوم یا رئو هائوم است. او همراه کاووس و دیگر پهلوانان به مازندران رفت و گرفتار شد تا رستم آنان را رهانید. در جنگهایی هم که به خونخواهی سیاوش انجام شد حضور داشت. از کارهای مهم او...
2 اسفند 1390

تولد رهام عزیزم . از خدا ممنونم

این وبلاگ رو برای پسر عزیزم رهام که در تاریخ ۹ خرداد ماه ۱۳۹۰ بدنیا اومد به یادگاری می نویسم. رهام عزیزم با قد ۴۸ و وزن ۲۸۶۰ ساعت ۹.۳۰ در ۹/۳/۹۰ بدنیا اومد . البته به خاطر مشکلاتی که بود ۲ هفته زودتر تشریف اوردند و عشق رو بهمون دادند .  
2 اسفند 1390

به نام بی نام او

به نام بی نام او بیا تا شروع کنیم در امتداد شب نشینیم و طلوع کنیم مهم نیست چگونه و چطور و چند به یک تلنگر ساده بیا تا رجوع کنیم ببین که خاک چگونه به سجده افتاده است چرا غرور و تفاخر بیا تا رکوع کنیم   در برابر پروردگار عالمیان سر تعظیم فرو می آورم و میگویم که شکر خداوندا شکر سپاس اینکه فرشته ای به ما دادی تا عشقمون جاودانه بشه سپاس اینکه ما رو لایق محبتت دونستی و شامل حالمون شد سپاس و هزاران سپاس برای هر لحظه تنفس در هوای تو...
1 اسفند 1390