عاشورا 90
امسال به علت مریضی و هوای سرد خیلی بیرون نتونستیم بریم پسرم اما این لباس رو که برات تهیه کرده بودیم پوشوندم به تنت .
صدای عزاداری که میاد بدون اینکه کسی بهت یاد داده باشه میزنی به سینه ات . قربون دستهای کوچولوت برم
صدای اذان هم که میاد هرجا باشی قشنگ می ایستی گوش میدی و تمر کز می کنی و گاهی وقتها سینه هم میزنی .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی